چند تکه حرف 96



گاهی اوقات باید سکوت کرد و نظاره کرد زندگی را ... وگرنه رسمش نیست که تو ده قدم برداشتی و زندگی یک قدم هم به سوی تو نیاید ... یکی دو روز صبر می کنم و به همراه بانو لواشک های آلوی شهمیرزاد را مزه مزه می کنیم و منتظر زندگی می شویم که به ما برسد ...

نظرات 3 + ارسال نظر
بئاتریس شنبه 29 مهر 1391 ساعت 13:57

الــــــــی یکشنبه 30 مهر 1391 ساعت 13:39 http://goodlady.blogsky.com

لطفا بــــه من نشان بده راه علاج را

دنیا به هستی ام زده چوب حراج را

گاهی به نام دشمن و گاهی به نام دوست

از من ستانده اند بـــه هر حیلـــه بـــــاج را

عمری به این شکارچیان سمور و فیل

تاوان پوست داده ام و جــــرم عــاج را...

انتظار در کنار بانو یعنی زندگی
یعنی زندگی هست و بوده و خواهد بود و من منتظره یک معجزه ی بزرگترم
انتظار شیرینه
و دردناک
که میشه یا نمیشه
ولی همین ندونستن و کشتنت هم شیرینه
همین....

فری سه‌شنبه 2 آبان 1391 ساعت 22:38 http://fffery.blogsky.com/

این زندگی لعنتی! این زندگی لعنتی خوابش برده ...

شور زندگی خود ما هستیم ... باید بیدار شیم زندگی خسته است ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد