زندگی حکایت سوار شدن به قطار های ایستگاه مترو شده است. اگر دیر بجنبی که قطار را از دست می دهی و اگر هم بخواهی با روند زندگی حرکت کنی باید با فشار و گرفتن میله قطار خودت را درونش جا کنی. سرعتش هم آنقدر بالاست که اگر انسان درستی باشی فقط باید حواست به نیافتادن و باقی اذیت نشدن همسفرهایت باشد .
ایستگاه آخر هم که می رسی بجای لذت رسیدن باید با نفس نفس 100 تا پله را بالا بروی. کلا برزخیست برای خودش ...