همین است دیگر- 1

زندگی حکایت سوار شدن به قطار های ایستگاه مترو شده است. اگر دیر بجنبی که قطار را از دست می دهی و اگر هم بخواهی با روند زندگی حرکت کنی باید با فشار و گرفتن میله قطار خودت را درونش جا کنی. سرعتش هم آنقدر بالاست که  اگر انسان درستی باشی فقط باید حواست به نیافتادن و باقی اذیت نشدن  همسفرهایت باشد . 

ایستگاه آخر هم که می رسی بجای لذت رسیدن باید با نفس نفس 100 تا پله را بالا بروی. کلا برزخیست برای خودش ...

 

نظرات 5 + ارسال نظر
روناک شنبه 29 شهریور 1393 ساعت 10:53

خیلی زود میگذرد خیلی

زندگیست دیگر

الـــی ... جمعه 23 آبان 1393 ساعت 11:30 http://goodlady.blogsky.com

اصلن بیایید در گوشتون بگم مهندس :تف توی این زندگی!

همین :)

واقعا تفو بر این زندگی
شما خوبید انشااله، بانوی شعر و شاعری در چه حالند؟!

بهار چهارشنبه 5 آذر 1393 ساعت 19:46

کم نویس شدی و کم پیدا مهندس
خوبی ؟ زندگی بر وفق مراد هست ؟

یکی دو ماهی است که درگیر ماموریت شده ام و یک هفته در میان می روم جنوب و میآیم. فرصت نوشتن کم شده است.
اوضاع زندگی هم خوبه خدا رو شکر، ملالی نیست جز دوری های ناگاه از یار و دیار :-)

الـــی ... چهارشنبه 19 آذر 1393 ساعت 15:34

کجایید شما یعنی ؟

نا جور درگیر کار و دریا شده ایم بانو

بهار دوشنبه 20 بهمن 1393 ساعت 09:12

مهندس نمیخای یه خبری از خودت بدی ؟ :)
اینجا رو بدجوری گرد و غبار گرفته ها

حق با شماست نیاز به گردگیری دارد این بلاگ غبار گرفته

شما چطوری؟ خوبی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد