آسمان ابری و هوای مرطوب شمال - دارم می آیم برای استشمام هر لحظه ات
جان خودم فکرش را هم نمی کنید هر جمعه ۷ صبح بیدار شدن و سر کار رفتن و تا شب ماندن چقدر دردناک است - لا اقل برای من که اینطور است - نمی دانم اگر این دوش حمام نبود من چطور باید بیدار می شدم
قلبم شبیه استکان کوچک و قلمی قهوه خانه های بین راهی است، با اینکه کدورت روی شیشه دلم نشسته است اما می شود باز هم جای گرمش را نوشید و عطرش را به مشام کشید . زندگی همواره ادامه دارد ...