چند تکه حرف 83


اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
مشتی اجل به بردن من گیر داده اند

اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب
اما به اب خوردن من گیر داده اند
مانند شمع در غم تو آب می شوم
مردم به فرم مردن من گیر داده اند

....

فرامرز عرب عامری


نظرات 14 + ارسال نظر
سایه چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 19:32 http://shadowplay.blogsky.com/

سلام
خوبی ؟!..


از این بدتر بهتر نمی شم

آرمین پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1391 ساعت 10:25 http://nagoftehaa.ir

چرا اینجوریه؟

باید چه جوری باشه پس؟

الناز پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1391 ساعت 22:21 http://elel.blogsky.com

گیر، ندن چی کار کنن؟

آره والا

آرمین جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 21:48 http://nagoftehaa.ir

اونجوری

آره اونجوری

من شنبه 23 اردیبهشت 1391 ساعت 09:05 http://my4divari.blogsky.com

ما هم توی همین گیردادن ها گیر کردیم بابک جان
راه نجاتی باید ...
اما نیست .

همیشه یه راه هست همیشه

آزاده یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 ساعت 10:17

اینجوری نگو منظور بدی ندارن که

واله به منظور بد هم گیر داده اند

پگاه یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 ساعت 18:45

بهانه ها را هم شعر میکنند این شاعرها!

آی گفتی خواهر

الـــــــــــــی یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 ساعت 23:34

اینجا همه به همه چیزمون گیر داده اند
بذار گیر بدند
مهم نیستـــــــــــ
اصلن مهم نیست
دیروز داشتم به دوستم میگفتم
به آدمها اون چیزی رو بده که از بودن با تو واومدن توی زندگیت انتظار دارند
گیر دادن هم از اون جمله ست
گیر دادن یعنی من هستم
وجود دادم
منو میبینی؟
باید ببینی
من هستم چون زور میگم
و
و
و
و
و تو بهش همونی را که میخواد بده
تایید اینکه هستی
حالا برو به جهنـــــــــــــــــــــــــــــــــــم....
همینــــــــــــــــــــــــــــــ

همین؟! نه همین همینم نمی شه که بی خود می کنن

کاظم سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 12:11

کلن کجایی؟

کلا همینجام ولی سرم شلوغه این روزا

مهرنوش یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 09:42

عجب شعری مشتی
از شعرای دیگه استاد عرب عامری میذارید؟

ما هم منتظریم که شعر های بیشتری به نگارش ایشان در آید

ملیکا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 14:16

سلام مشتی
چه شعر توپی
این استاد عامری کیه که این شعرای محشرو میگه ؟؟؟؟؟
میشه بیشتر معرفیش کنید
ممنون
ملیکا

واله ما هم مثل شما فقط خواننده اثریم

ملیکا سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 12:45

سلااااااااااااااام
خیلی شعر زیبایی بود از استاد عرب عامری
ایشون ونمی شناسیم اما شعرهای زیبایی ازشون دیدیم
از شعرهای دیگشون وخودشون چه خبر
اگه لطف کنید ممنون میشیم
ملیکا وبچه های خوابگاه دانشگاه تهران

والله من هم مثل شما تکه پاره هائی از ایشان یافتم و به اشتراک گذاشتم

شیرین یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 11:16

من از خدا که تورا آفرید ممنونم ازآنکه روح به جسمت دمید ممنونم
ازآنکه مثل بت کوچکی تراشت داد ازآنکه طرح تنت را کشید ممنونم
توراه می روی اندام شهر می لرزد من از تمام درختان بید ممنونم
در این غروب در این روزهای تنهایی از اینکه عشق به دادم رسید ممنونم
من از کسی که عزیز مرا به چاه انداخت وآنکه آمدو اورا خرید ممنونم
من از نگاه پریشان آن ذلیخایی که خواب پیرهنم را درید ممنونم
چنان گداختۀ شاهرود چشم توام که از ابوالحسن وبایزید ممنونم
تمام مردم این شهر دوستت دارند من از حسین ورضاو مجید ممنونم
چقر خوب وقشنگی چقدر زیبایی من از خدا که تو را آفرید ممنونم
استادفرامرز عرب عامری

خیلی خیلی ممنونم و حظ بردم از این شعر عاشقانه نغز

غزل یکشنبه 2 مهر 1391 ساعت 13:59

.درود
این شعر زیبای استاد فرامرز عرب عامری و ممنون که گذاشتید
یاد کتاباشون وشعرای قشنگشون وخاطره هام افتادم
واقعا بی نظیرن
سپاسگذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد