کمی متفاوت 4



عزیز من!

  اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد . بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.  بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم .  بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .

 بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست،  بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند .

 بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .  اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .  سخن از ذره ذره واقعیت‌ها و حقیقت‌های عینی و جاری زندگی است .

 بیا بحث کنیم .  بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم .  بیا کلنجار برویم .  اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

 بیا حتی اختلاف‌های اساسی و اصولی زندگی‌مان را، ،   در بسیاری زمینه‌ها تا آنجا که حس می‌کنیم دوگانگی، شور و حال  و زندگی می‌بخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ،حفظ کنیم.  من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم  بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم .  بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم . 

 عزیز من! بیا متفاوت باشیم .


نادر ابراهیمی - چهل نامه کوتاه به همسرش

 

نظرات 7 + ارسال نظر
آرمین یکشنبه 20 فروردین 1391 ساعت 20:13 http://nagoftehaa.ir

دقیقا مشکل من همینه دیگه. بحث بکنم با یه نفر تا شکستش ندم ول کن نیستم. جدیدا سعی میکنم بحث نکنم. بدبختی اینجاس از بی تفاوتیم بدم میاد

اگه دیدی کسی به هیچ وجه حاضر نیست از فکری که که داره دفاع می کنه عقب بکشه بهش می گن اعتقاد - با اعتقاد کسی شوخی نکن

آزاده دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 09:02 http://mylittlesong.blogsky.com/

خیلی چیزاست که باید تمرین کنیم و یاد بگیریم تا خوب زندگی کنیم

پگاه دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 13:08

عزیز من، همین چند خط را دو نفر میتونستن پیاده کنن واسه هم زندگیشون حل بود!

خب اره خب . ما هم تلاشمان را به خرج می دهیم باشد که بشود

الــــــــی دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 13:56 http://http:/

به دلیل اینکه از داشتن عباس آقا محرومیم ترجیح میدهیم اینگونه عنوان کنیم که :

من به نیاز انسانهای دیگر توجه دارم بدون قضاوت اینکه لیاقت دارند یا نه خدمت می کنم ولی شوهر نه ها!!!!
من جاذب انسانهای محترم و مفید هستم و بر عکس دافع افرادی که غیر محترم هستند
من زنده ام , آگاهم , با انرژی هستم و عاشقم .
من باور دارم همه مردم مرا دوست دارند و می خواهند در کنار من باشند و آنهائی که شایسته هستید , همیشه در کنار من باقی می مانید ,
بر خود ظلم کند هر که نخواهد من را ...... بله وم!
دعوا هم نداریم گفته باشم

شبیه کتب اسمانی حرف می زنی . فیلم ده فرمان حضرت موسی رو دیدی؟این عنواوین رو باید با صدای طنین انداز خوند و به گوش جان نیوش کرد
.........
آخرش هم باید اینجوری تموم می کردی : الی نادر اینا

الــــــــی دوشنبه 21 فروردین 1391 ساعت 23:20

خاک به گورم!
نادر اینا دیگه کی اند؟
دو روز نبودم ها!
ببین میتونید برام حرف در بیارید دیگه کسی ما رو نگیره
من از همین تریبون اعلام میکنم نادر مادر نمیشناسم
گفته باشم

باب نادر ابراهیمی همون که یک عاشقانه ارام رو نوشته همون که چهل نامه کوتاه عاشقانه واسه خانمش نوشته . دیدم قلم تو هم خوبه گفتم شاید الی نادر اینا باشی وگرنه ما به ساحت عباس جان جسارت نمی کنیم

الــــــــی چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 09:29

ما الی خودمونیم اینایم...نادر،نادره الی ایناست

خب پس خدا رو شکر که مشکل حل شد مرسی الی بانو

بهارنوروزی سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 23:53 http://baharnoroozi.blogfa.com

واقعا زیبا بود وبلاگ زیبایی دارید وادم احساس ارامش میکنه هم مطالب زیباست هم تصاویر هماهنگی گذاشتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد