یادداشت های ...


زندگیم این روز ها جلوتر از من می دود. گاهی اوقات نفس کم می آورم. شاید باید لاغر کنم این سنگینی را از زندگیم...

نظرات 7 + ارسال نظر
بهار پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 17:29

خودتو یا زندگیو

بابا من کجام سنگینه؟ من فقط اِ فیو اکسترا پوند هستما - ببین چه بساطی درست می کنین واسه آدم

فری پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 18:15 http://fffery.blogsky.com/

شایدم باید لاغر کنی این زندگی را از سنگینیت !

جان؟ یه دور از جانی - زبانم لالی یه تعارف خشک و خالی هم بد نبود فری جان

آرمین جمعه 24 دی 1389 ساعت 00:14 http://nagoftehaa.mihanblog.com/

اگر منظورت از سنگینی همون اضافه وزنت هست که ما پیشنهاد میکنیم حتما سبکش کن. جلوی ضرر را هروقت بگیری منفعت است.
اراده اش از شما حمایتش از ما

جوابتان همان است که به بهار گفته ام و پیشاپیش از حمایت همه جانبه تان سپاسگزارم

روهان جمعه 24 دی 1389 ساعت 23:50

اونجا چیز دیگه ای نیست ازش عکس بگیری ؟
دریا زده شدم دیگه

عوضش من که سیر نمی شوم از دریا

مریم شنبه 25 دی 1389 ساعت 12:00

عکس فوق العاده ای شده خیلی آرامش و سکوت داره خوشم اومد

خواهش می شود- قابلی نداشت

his شنبه 25 دی 1389 ساعت 13:28 http://www.l-liss.blogsky.com

shima khobe?

:) شیما؟ سعادت آشنائی با ایشون رو نداشتم عزیزم

عسل پنج‌شنبه 7 بهمن 1389 ساعت 12:30 http://silence-love.blogsky.com

چه عکس قشنگیه
یه آرامش خاصی میده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد