دیدی فریب را؟

دیدی که دست خدا هم ترا فریب داد!

حتی تمام حرمت آدم به گل نشست...

حرفش چه بود؟

انگار سایه شومی بر او فتاد،

تا آخرین جرعه جام تهی ،

که قرار بود نوش شود،

زهر شد،

و اینگونه آدمی، در انزوای تاریخیش نشست ...

در انزوای خود سکوت را

عقوبت راز خدا نمود...

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 08:38

آنچنان بی رحمانه بر روح آدمیان تازیانه ی باور میزند
که گاه ایمان و کفر در هم می آمیزد و انسانی متولد می شو د ، تنها و منزوی و پر از رازهای زمان آدمیت

اوهوم- تعبیر زیبائی بود

ناهید دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 15:39

امروزبه خاطر یک سـری رفتارها که اخیرا دیده ام،
یک جمله مرتب در ذهنم تکرار می شد.

درون هر آدمی یا بهتر بگم ، هر انسانی شیطانی
خفته است !!

اوهوم
همه انسانها هم خدا هستند و هم شیطان، این مائیم که انتخاب می کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد