زندگی ایرانی

هر وقت قراره از اینجا برم به یه محیط جدید که با یه اداره یا نهاد د و ل ت ی کار کنم باید تمام برنامه هامو تعطیل کنم و دست به دعا وایسم تا ببینم کی نوبت کار من می رسه واقعا تهوع آوره کار تو همچین محیطی، الان یه هفته می شه که منتظره رفتن سر دکلم اما هر روز یه حرفی می شنوم و چیزی که بیشتر عصبی ام می کنه اینه که من واسه یه کار سه روزه می رم اما اینطور که بوش میاد شاید دو هفته طول بکشه، نمی دونم ...

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 23 خرداد 1389 ساعت 12:00

اوه نه عزیزم اگه دو هفته نباشی من چی کار کنم ؟

برای سلامتی ام دعا کن :-)

[ بدون نام ] یکشنبه 23 خرداد 1389 ساعت 12:34

yeki 2 roozie blogeto mikhonam

in dakal chie hamash migiiiiiiii!!!!?

ها؟ سکوی حفاری چاه نفت رو می گن دکل، سوال دیگه ای هست؟!

پروانه یکشنبه 23 خرداد 1389 ساعت 19:46 http://parvazbaparwane.blogspot.com

زندگی انیرانی چه جوریه؟

پسر عموی من بعد از سی و سه سال امریکا و کانادا بودن چند ماهی هست که اینجاست یک بار ازش نشنیدم اونجا اینجوری ایران اینجوری . سازنده یک نوع نیروگاه بادی هست و میگه درست همین پارتی بازی و کلک و.. در همونجا هست .

بحث کلک و پارتی نیست پروانه جان
بحث سر چیزای دیگه ای هست که اینجا جایش نیست
حتما در فرصت مقتضی دلیل این قیاس را با شما در میان خواهم گذاشت تا شما هم حال مرا در یابید.
من ایرانیم و به این مزیت افتحار می کنم اما اگر منصفانه نگاه کنیم ، شاید برخی رفتار ها و هنجار ها در ما هست که نبایست می بود و من با اینها مشکل دارم.
یکی از این رفتارها ، همین مثل ؛ چو فردا شود فکر فردا کنیم هست که من با اون مشکل دارم...

محسن شنبه 29 خرداد 1389 ساعت 17:27 http://after23.blogsky.com/1389/03/29/post-268/

این پست شما باعث شد که من یک پست بگذارم. لینک را دنبال کنید. شاید حالتان خوش بشود.

ممنون محسن جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد