یادداشت های بی ربط 2


فرقی نمی کند-

همه ی آدمها سر و ته یک کرباسند

همیشه خوب و بد بوده -

فقط نقش هاست که عوض می شوند

این بار تو مرد باش و من نامرد ...

یادداشت های بی ربط 1


انکار کردن بعضی چیز ها سخت است اما قبول کردنشان غیر ممکن ...

یادداشت های ...


قبلا ها خیلی عادت داشتم که بنویسم-کلی دفتر داشتم که روزانه ها و شعر ها و حرفهایم را می نوشتم و تمام نمی شد اما حالا پست های بلاگم از سه خط بیشتر نمی شوند - همه بهانه هایم برای نوشتن مردند - یا لا اقل برای من دیگر مردند و همه اشتیاقم هم با آن ... سه خط تمام شد

یادداشت های بی ربط

آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت


امروز این شعر در سرم جاریست - همین ...

یادداشت های ...


شبیه پرندگان شده ام

درست قبل از وقوع یک زلزله-

بی تاب و آشفته...

کاش به جای حرف زدن به پرنده ها

باز کردن قفس را یادشان می دادند...