خاشاک

شاید دوبار نسیمی 

در کوچه های تردیدمان بوزد

و شاخه های خاشاک به جا مانده از، 

یک پائیز زودگذر را 

با خود به دیار فراموشی ببرد

هر کسی به فکر خودش هست

مهم نیست خودتو واسه یه هدف والا فدا کنی یا نه؟ مهم نیست بد باشی یا خوب. این روزا هرکی تو فکر خودشه. اینکه خودشو از شر مشغله هاش رها کنه، مهم نست کی داره چی کار می کنه مهم منم فقط،من؟ 

این قانون نانوشته ی زندگی آدماست...

این روزهایم با شاملو می گذرد

افسوس!
آفتاب
مفهوم بی دریغ عدالت بود و
آنان به عدل شیفته بودند و
اکنون
با آفتابگونه ئی
آنان را
این گونه
دل
فریفته بودند!

چه می شود کرد؟!

شما در برابر مشکلات لاینحل زندگی تان چگونه رفتار می کنید؟ آیا در مقابلش می ایستید تا شاید راهی پیدا کنید یا اینکه می گوئید: چه می شود کرد؟ ناف مرا هم اینطور بریده اند و با آن کنار می آئید؟

ها؟ چه می کنید؟!

زندگی ادامه داره...

این روزها به رغم شلوغی و مشغله زیاد کاریم روزهای معمولی و آرومی اند. آنقدر درگیر کارم که شبها فقط می خوابم یعنی اول می خوابم و بعد دراز می کشم. این حالت از زندگی را دوست دارم یعنی آنقدر ذهنم درگیر باشد که دیگر به مشکلات و فشار های روحی ام فکر نکنم. نمی دونم تا کی باید اینطور ادامه داد اما دوست دارم خسته نشوم از این حالت...