...
مسافر از اتوبوس
پیاده شد:
« چه آسمان تمیزی ! »
و امتداد خیابان غربت او را برد.
غروب بود.
صدای هوش گیاهان به گوش میآمد.
مسافر آمده بود.
و روی صندلی راحتی ، کنار چمن
نشسته بود:
«دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
تمام راه به یک چیز فکر میکردم
و رنگ دامنهها هوش از سرم میبرد.
خطوط جاده در اندوه دشتها گم بود.
چه درههای عجیبی!
و اسب، یادت هست،
سپید بود
و مثل واژه پاکی، سکوت سبز چمنزار را چرا میکرد.
و بعد، غربت رنگین قریههای سر راه.
و بعد تونلها.
دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز،
نه این قایق خوشبو، که روی شاخه نارنج میشود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل
شب بوست،
نه، هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف.
نمیرهاند.
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد.»
– صدای خالص اکسیر میدهد این نوش.
...
بخشی از شعر مسافر که سهراب در سفرش به شمال - بابل سروده بود .
همیشه از دونستن و خوندن جزئیات خوشم میومد! امیدوارم همیشه اونقدر کارت برات تازه بمونه که همه چیو با نکته هاش تو ذهنت نگهداری و واسه بقیه هم زود زود تعریف کنی! ملاصدرا میگه خاطره رو باید تو لحظه نوشت،چون هر بار که به یادش میاریم ناخودآگاه دستی به تغییرش میبریم!موفق باشی! راستی اگه دوست داشتی یه سر هم به من بزنبا آرزوی سلامتی برای هر کسی که احساس میکنه خیلی خوشبخت
می گم دقیقا کجای شعر سهراب جزئیات کارم نوشته بود و خاطره تعریف کردم؟!
چقدر من با این سهراب حال میکنم
این بدبخت چرا اونقدر زود مرد
أه دل من سهراب میخواهد
سهرابم تو رو می خواد اگه اوکی هست ردیف کنم ببینیش
حاجی منم با سهراب حال میکنم. یه وقتم واسه من بگیر
سهرابم دوستت داره
چه کسی بود صدا زد سهراااااااااااااااااااااااب؟
فکر کنم همون بود که صدا زد الــــــــــــــی !
کفشهایت کو؟؟؟؟
مطمئنم همون بود
.
.
.
روحش شاد
خیلی شاد
که روح ها را شاد کرد
روحش شاد
اتقاقأ بابک خان خودم تصمیم داشتم یه سفر برم کاشان
سلامم را به سهراب برسان
بسیار روزها سپری کرده ایم ما با سهراب...
رفیق تنهائی خیلی از ما ها سهراب بود
این کامنت اول و دقیقا با تمام جزئیاتش برای منم گذاشته !!
چه کسی گفت کاظم؟!
این دمپایی بی صحاب من کو؟؟؟؟
آرمین گفت. جان کاظم آرمین بود
چشم نائب الزیاره شمام هستیم
مراقب چینی نازک تنهائیش باش
خیلی این خط از شعرشو و دوست دارم
قشنگ یعنی چه؟
– قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
راستی بابک چقدررررر دلم تنگت شده...
ما بیشتر