چند تکه حرف 43



دنیای اطراف ما دنیای تفاوت هاست. آنقدر متفاوت که آدمها را با هم دشمن می کند. اما وقتی صدای درون همان آدمها را می شنوی ... انگار تکه ای می شوند از وجود خودت یک خود بزرگتر ...


نمی دانم چطور آدمهائی که هم را نمی شناسند اینقدر نسبت به هم کینه به دل می گیرند ...


نظرات 6 + ارسال نظر
بئاتریس سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 19:18

دنیای تفاوت ها و اشتباهات البته..ودرنتیجه کینه ها و دشمنی ها!
با دیدن عکس یاد ترانه ای از گوگوش افتادم:
جاده فریاد میزنه بیا...

دقیقا آهنگ گوگوش تو ماشین پخش می شد اما این اهنگش نبود - راننده سواری های جاده رو که می شناسی فقط هایده و مهستی و حمیرا و گوگوش

آرمین سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 22:10

ما همه از گلیم. از یه خاک. یه روزی علم به جایی میرسه که از خاک رس سلول بنیادی تولید میکنه. حالا ببین کی گفتم. اینو بنویس یه جای بذار حداقل من بعد 400 سال دیگه شاید معروف شدم

چشم جناب استاد - اینو می زارم کنار بقیه جملات قصار شما

شاید یه دوست چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 10:28

... چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 15:22

واسه پست وفاداری نظر بذار چرا نمی گیری؟!
هنوز هیچی نشده هوش و حواست رفته که .... یه بابک داشتیم ها!

آها؟! باشه باشه

الناز جمعه 4 آذر 1390 ساعت 15:21 http://www.elel.blogsky.com

چه نوشته جالبی
آره دنیای ما آدما واقعا متفاوته مثل تیکه های یه پازل به هم که وصلشون کنی یکی میشن!!

شاید یه دوست شنبه 5 آذر 1390 ساعت 11:12 http://mylittlesong.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد