یاداشت های ...

وقتی تو آنقدر دوری 

که در خیال من هم نمی گنجی 

شاید چشمان خسته ام 

 فراموشت کنند 

و تو را به حادثه های تکراری زندگیت بسپارند

نظرات 7 + ارسال نظر
.... شنبه 20 آذر 1389 ساعت 08:56

شاید
حادثه های تکراری زندگی ام
تو را به یادم بیاورند
...
حالا که دیگر خیالی شده ای !

شاید

فری شنبه 20 آذر 1389 ساعت 10:26

بابا بی خیال این عشق و عاشقی ها. شما ها هم حوصله دارین ها...!

این شعر عاشقانه نبود- کجایش را عاشقانه دیدی؟

آرمین شنبه 20 آذر 1389 ساعت 11:23 http://nagoftehaa.mihanblog.com

من موندم کجای وبلاگ فری تو اراک دیدی؟؟؟؟؟؟؟
در جواب این شعر :فرانسوی ها میگن ; به قلب ما نزدیک است آن کسی که از چشم هایمان دور است.
البته اونا فرانسویند هرچی باشه کشور با کشور فرق میکنه

اشتباه احساسی بود چون احساس می کردم فری جان اراک تحصیل می کنند
شما به بزرگواری تان مارا عفو کنید شیخا

آرمین شنبه 20 آذر 1389 ساعت 11:31 http://nagoftehaa.mihanblog.com

بعدش یه سوال دیگه:من دقیقا نمیدونم تخصصت چیه . ولی میخوام بدونم در مورد مسائل فنی کشتی (بیشتر کشتی های باری) چقدر اطلاعات داری؟
سوال تو مغز من فراونه

من فقط سوارش می شم اطلاعی در موردش ندارم :)

آرمین شنبه 20 آذر 1389 ساعت 18:01 http://nagoftehaa.mihanblog.com

عفو شدی

پروانه یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 15:18

این مثل « از دل برفت هر آنکه از دیده برفت» را به صورت زیبایی نوشتی!

منظورم همین بود اما زیبا بودنش را شما قضاوت کنید :-)

مریم سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 23:20

محشره. عالی بود من همیشه از خوندن نوشته هات و شعرهات مخصوصن ، لذت میبرم

مرسی مریم جان
زندگی آدم را شاعر می کند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد