جسارت

خدایا اولین حماقتت خلق انسان بود و دومین حماقتت راندن آدم و حوا از بهشت بود و سومین حماقتت قرار و مدار کوفتیت با شیطان بود و چهارمین حماقتت ...

خدایا نگذار دهانم را باز کنم که چطور ما را  ب ... داده ای ، احساس می کنم ما را کرده ای چرکنویس خودت، اما مطمئن باش پاکنویست هم چنگی به دل نخواهد زد، تو با ما فرق داری پس برای ما تصمیم نگیر ،

این را می گویند دیکتاتوری


خسته شدم از این همه قوانین و امتحان و آزمایش الهی ات، بهشت و جهنمت هم برای خودت

نظرات 6 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 10:44

اااااا این حرفا چیه میزنی بابک؟!!!!
ناراحتی از تقدیرت ولی دیگه اینجور حرف زدن با خدا اسمش جسارت نیست اهانته
حتی توی بدترین شرایطم باهاش اینجوری حرف نزن
میگذره و بعد پشیمون میشی...

خدا اگه بخواد مثل آدما رو حرفم قضاوت کنه من رسما دیگه خدا نمی خوام
همیشه که نباید لی لی به لالایش گذاشت، نا سلامتی خدا هست دیگر ...

مریم یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 12:38

فوق العاده بود . عالیه ........
راه درست رو رفتی ... خوشم اومد

درست یا غلطش خسته شدم
شما خوبی؟

... یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 12:52

از تو بعیده

طوری بنویس که مجبور نشی خط بزنی .

بابک جان ، ... ، خوبی ؟



تا خوب را چه تعریف کنیم جسمم سالمه اما روحم، نظری ندارم راجع بهش

روهان یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 15:37 http://farawaynear.persianblog.ir/

فکر کنم خسته ای . من هم خسته ام .

محسن یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 16:10 http://after23.blogsky.com

همه این ها عکس العمل تو ست به آن تشکیلاتی که به نام او دارد بر اینجا حکومت می کند. فکر می کنی الان اگه در یک کشور آزاد و آباد بودی کماکان این گونه می اندیشیدی؟ اگر این طور بود که بد و بیراه گفتن به خدا این روزها نقل محافل بود. قربانت بروم خدایی که به ما معرفی کرده اند از همان اول با همه طی کرده که:
از تو حرکت، از من برکت.
نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر.
می بایستی یا کلن خدا را کنار بگذاری و توقعی از او نداشته باشی، یا اینجوری با او صحبت نکنی. بنده خدا به نظر من اینجوری با محمود هم نباید حرف زد. چه برسد به خدا.
تو با این ده درجه بدتر از این زبان با رییست هم حرف بزنی از همان کشتی می اندازت توی دریا. خدا حالا خودش بنده خدا چیزی نمیکه تو ام خیلی دیگه .... آره قربونتم.

اگر بخواهیم خدا را با هر اراذل و اوباشی مقایسه کنیم که دیگر اسمش خدا نیست، برگ چغندر است. همه که نباید ثنا گو باشند ، یکی دو نفر هم نخاله مثل من لازم است که قدر خوبان معلوم گردد در ضمن خدا باید انتقاد پذیر باشد چه عیبی دارد مگر؟!

ی ک ت ا یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 17:01 http://1taaa.blogfa.com

یکی دیگه با یکی دیگه دعواش شده ،‌ما باید جورشو بکشیم !!! D: . . . !

ای بابا، آدم نمی تواند دو کلام با خدا هم حرف حساب بزند؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد