مسکن

نازنینم،

وقتی تلسکوپ ها بهانه ای شده اند

تا تصور آدمی از ماه را،

تباه کنند..

راستش می ترسم،

از آنروزی که دکتر ها برای درمان تنهائی،

مسکن عشق را در پیشخوان داروخانه ها حراج کنند ...

نظرات 6 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 09:35 http://my4divari.blogsky.com

متن زیبای بود . امیدوارم که بر آمده از ذهن خودتون باشه

مرسی امیر جان
اگر خدا قبول کند از من بود

آرومان یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 11:20 http://aroman.blogsky.com/


1. خوبه که هنوز می نویسی.
2. رویای غروب کو؟
3. تلسکوپ می خوام !

ای بابا، هر از گاهی که دلمان باید بگیرد، دلتنگی هم عالمی دارد ...
رویای غروب سر جایش هست، نه واقعا تلسکوپ لازم شد

امیر یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 11:42 http://my4divari.blogsky.com

چرا خدا قبول نکنه .

سپاس

پروانه یکشنبه 11 مهر 1389 ساعت 23:46 http://parvazbaparwane.blogsky.com

درود
پست های نخوانده را خواندم. مانند همیشه قشنک و از دل برآمده و راست و درست.

شاد و تندرست باشید

مرسی پروانه عزیز

مانی دوشنبه 12 مهر 1389 ساعت 01:21 http://darkdeception.persianblog.ir/

به به بابک خان
کجایی پسر؟اینجا بیشه سر کو؟یهویی می ری یهویی میای!!
منم زیر سایتم جوون می گذرونیم.
دلم نیمد لینکتو حذف کنم حالا اگه مایل باشی آپدیت کنم؟
تصمیم با خودت بابک خان
بدرود

سلام مانی جان
باعث افتخاره
دیدم باید فرا ملیتی عمل کنم بیشه سر حذف کردم :-"

مریم سه‌شنبه 13 مهر 1389 ساعت 09:42

چه جالب آدم دوحب عشق بندازه بالا و بره فضا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد