اینجا هم عالمی دارد

وقتی  پست تو تائید می کنی و از قسمن مدیریت بلاگ خارج می شی ، چشمت می خوره به لیست بلاگ های به روز شده کنار صفحه ، اسم بلاگتو کنار بلاگ های دیگه می بینی و تازه اونجاست که می فهمی چقدر با بقیه فرق داری ؛ یکی از زندگیش می گه یکی از شکست عشقیش یکی از ماجراها ی خودشو دوستش، خانمی در مورد خودش و همسرش یا بچه اش می نویسه یکی هم در مورد اخبار سیاسی و ورزشی می نویسه یکی نرم افزار و موزیک یکی هم کسب درآمد اینترنتی یکی شعر و دستان   و و و 

اینجا هم هرکی دوستای خودشو داره و گروه های خودشو تشکیل می ده و بلاگ هائی رو لینک می کنه که با روحیاتش سازگار تره 

اینجا تا تو بلاگ کسی و نخونی اون نمیاد بلاگتو بخونه و یا نظر بده و اینجا داریم سعی می کنیم فراموش کنیم که در اطرافمون نتونستیم کسی و پیدا کنیم که حرفامونو بهش بزنیم ، به همین خاطر داریم بلاگ می نویسیم 

دوستان عزیز، بلاگ اسکای یعنی اینکه ما خیلی تنهائیم ...

نظرات 6 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 ساعت 17:52

بازم باید خوشحال باشیم که این دنیای مجازیو ادماش هستن....مگه نه؟

نمی دونم، شاید

..:: ی ک ت ا ::.. یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 ساعت 18:57 http://1taaa.blogfa.com

و بلاگفایی ها و پرشینی ها و ...

منــم نیس کسی نیس که حرفامو بهش بزنم رفتم تو پرشین غر غر میکنم برا خودم !! منتها به کسی لوش ندادمو خواننده ای ندارم نیس همش خصوصیه از اون لحاظ !!

میخوام آدرسشو بهت بدم !! نیس اون قبلیه رو میخوندی از اون لحاظ !! حالا اگه تصمیمم عوض نشه و توام دوست داشته باشی بخونی میام میزارم آدرسو !!

حتما یکتای عزیز
خوشحال می شم که اون بلاگتم بخونم:-)

ناهید یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 ساعت 22:32

من از وقتی بچه بودم یه دفتر داشتم که هر چی دوست داشتم توش می نوشتم...نوشتن خاطرات حرفهای توی دلم شعرهایی رو که دوست دارم یکی از علایق منه کم کم به دنیای اینترنت کشیده شدم و حالا هرچی دوست دارم رو وبلاگم می نویسم.بابک جان این تنهاییست؟

الان هم دفتر دارم ولی گذاشتمشون کنار...
دوستان عزیز بلاگ اسکای یعنی اینکه ما مجازی شدیم.

اما از این بودن و مجازی بودن ناراضی نیستم.

اگه ناراضی بودیم که اصلا نمی نوشتیم، ها؟
ولی کاش می شد ...

پت یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 ساعت 22:37 http://iampat.keykoja.com

برادر این چه حرفیه می‌زنی؟
ما همه گرفتار گستردگی این دنیای کوچک شده‌ایم. وگرنه ....
خوب راست می‌گی، چرا من دارم اکلی دارم سعی می‌کنم یک حرف دیگری برنم

ما زمین خوردتیم داداش، هر چی شما بگی :-)

مریم دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 ساعت 12:01

چه غمگین !! راستی که چقدر تنهاییم !!!!!!!!

گریه نداره

پروانه دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 ساعت 13:36 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

وبلاگ نویسها چند دسته اند برخی مانند شما از خودشان کارهایشان می نویسند و کسانی که با آنها دوست و همدل هستید می آیند و می خوانند و با شما همدلی و همفکری می کنند

برخی پژوهشگرند و یادداشت هایشان را که جمع کنی مانند کتابی قابل مطالعه می شود مانند دکتر دوستخواه و شاهین سپنتا و ..پیام گیر برخی از این ها بسته است و پیام برایشان مطرح نیست .

برخی در فکر زیست بوم هستند و در آن راه تلاش می کنند مانند مهار بیابان زایی و مژگان جمشیدی و...هم خبری است وهم پیگیری راهکارها...

برخی هم آنچه شما نوشتید..
برخی دیگر کهمن ننوشتم و شما هم ننوشتید..
پس ما تنها نیستیم همدیگر را داریم

با اینکه ارتباط های غیر مجازی زیادی دارم و لی این ارتباط مجازی جای خود دارد

من برای با هم خواندن و با هم گفتن و با هم اندیشیدن وبلاگ می نویسم. بسیاری خوانندگان وبلاگم از طریق گوگل می آیند گاهی دانشجویان در برخی یادداشتهای قدیم برایم پیام هایی می نویسند که برایم جالب است که برخی مطالبم مورد استفاده دانشجویان قرار می گیرد و خوشحال می شوم
دست از پر گویی برداشته و می گویم خوشحالم که در این دنیای مجاز دوستانی از بیشه سر یافته ام و همراه سرنوشت آنها حرکت می کنم
برایتان آرزوی شادی و تندرستی همیشگی دارم

مرسی پروانه عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد